بسم الله الرحمن الرحیم./
سری اول که تو شهربازی کاستر سوار شده بودم ترسیده بودم خیلی جیغ زدم. اونقد که وقتی تموم شد با اینکه ترس و لذتش قاطی بود و خیلی کیف داشت ، گلوم و سرم درد گرفته بود از صدای جیغام ! سری دوم خیلی بیخیال سوارش شدم ، نفهمیدم کی تموم شد همه ی لحظه هایی رو که دفعه ی قبل جیغ کشیده بودم داشتم میخندیدم و کیف میکردم و خنکای هوا و رهایی رو حس میکردم ، دریغ از یه جیغ کوتاه . اینو نوشتم که دو تا نکته رو بگم : تو زندگی همه چیز به انتخاب ما بستگی داره ، اضطراب و نگرانی رو انتخاب کنیم یا بیخیالی رو ! این واقعا یک انتخاب بزرگ و خیلی مهمه . گاهی یواشکی میترسی اما اونقد به خودت تلقین قوی بودن و بیخیال بودن میکنی که واقعا میاد سراغت . پس تو انتخاب احساسمون نسبت به موضوعات مختلف هم دقت و جسارت به خرج بدیم :) دوم اینکه در جریان زندگی قرار بگیریم ، بالا و پایین و چرخش روزگار ما رو به مرور قوی و قوی تر میکنه ، و با لذت ها و هیجانات جدیدتری آشنا میشیم ! زندگی رو همونجوری که هست بپذیریم و ازش لذت ببریم :)) ۱۳۹۸/۵/۱۵
درباره این سایت