بسم الله الرحمن الرحیم ./
ششمین کتاب سال ۹۸ هم خونده شد :) کتابی که داستانش رو به صورت معما شروع میکنه و با طرح سوال و سرنخ ها مجبورت میکنه بشینی پاش تا بفهمی آخرش چی میشه !!! داستانی که اوایلش معماگونه ست و اواسطش به عاشقانه ترین حالت ممکن اشکت رو درمیاره و بعد از اون وارد مساله ی مهمی میشه ! «زندگی» نگاه زیبا به جزئیات زندگی و عشق از نکات مثبت این کتابه . نگاه به ستاره های آسمون ، به جزئیات یک گل ، به یه زنبور کوچیک ، به عشق و لذت بردن از کوچیکترین حرکات و جزئیات وجود معشوق و در نهایت رسیدن به این نکته که ما چقد خوش شانسیم که شانس زنده بودن و زندگی کردن توی این دنیا رو داریم .
البته این داستان از نظر من یه ایراد داشت و اونم اینکه پدر جرج اعتقادی به جهان آخرت نداشت ، باز هم این به اعتقادات نویسنده برمیگرده اما اگه پدر جرج اعتقادت معنوی داشت قطعا مرگش براش قابل قبول تر و زندگیش قشنگ تر میشد :) . سوالی که در پایان کتاب جُرج پونزده ساله باید بهش جواب بده اینه که حاضری زندگی کردن رو انتخاب کنی بدون اینکه بدونی کی متولد میشی و کی میمیری و چقد فرصت و امکانات داری ؟! تولدت رو انتخاب میکردی حال اینکه باید یه روز بمیری و از هر چیزی که دوست داری دست بکشی؟ . . + جواب من هم به انتخاب زنده بودن و زندگی کردن مثبته ! من وجود دارم و مطمعنم این بهترین هدیه خداست شما به این سوال چه جوابی میدین ؟ فرض کنید هنوز به دنیا نیومدین و ازتون میپرسن میخوای متولد شی؟ چی میگین؟ . . قیمت کتاب : ۲۰ هزار تومان امتیاز من به کتاب : ۷ از ۱۰ ۱۳۹۸/۲/۲۲
درباره این سایت