بسم الله الرحمن الرحیم ./
امشب بیشتر از همیشه با هم بازی کردیم . داره میخوابه ، دستای کوچولوشو برد بالا گفت برا عمه ! گفتم چی ؟ مامانش گفت داره برات دعا میکنه .
گفت برا عمه اومد .
مامانش گفت چی؟
گفت خانومه کو ؟
گفتم خانومه ؟ کدوم خانومه ؟
مامانش گفت دختره ؟
گفت اره .
مامانش گفت به نفع خودت کار نکنی . خندیدیم .
خندیدم در حالیکه که گوشه ی چشمم اشکم میلرزید :)
+ محمد یاسین ۲ سال و یک ماهشه
درباره این سایت